در قرن دوم هجری به دلیل فشارهای امویان و عباسیان، سادات به ایران مهاجرت کردند و در هنگام ورود امام رضا(ع) به ایران نیز عدهای از آنها به این سرزمین آمدند که بعدها تحت تعقیب عباسیان قرار گرفتند و عده زیادی از آنها در شهرهای مختلف به شهادت رسیدند و مزارهای هر یک به کانونی برای فرهنگ تشیع تبدیل گردید و موجبات گسترش شعائر و معارف شیعه را فراهم کرد.درادامه به حضور دو نفرازسادات درایران قبل از سفر امام رضا-علیه السلام- به ایران اشاره می کنیم:
1-یحیی بن زید یکی از چهار پسر زید بن علی علیه السلام است. مادرش ریطه دختر ابوهاشم عبدالله بن محمد حنفیه است، او در قیام و خروج پدرش زید بن علی در مقابل هشام خلیفه حکومت اموی حضور داشته و پس از کشته شدن پدرش در سال 121 در کوفه و دفن او، اصحاب و یاران زید متفرق شدند و فقط ده نفر از آنان باقی ماندند، یحیی که و وضع را اینگونه مشاهده نمود شبانه از کوفه به نینوا و از آنجا به مدائن رفت و چون حاکم عراق در تعقیب او بودند از مدائن به ری و از ری به سرخس رفت.
پس از مدتی از سرخس به جانب بلخ شتافت و در آنجا بماند تا هشام از دنیا رفت و ولید خلیفه شد . یوسف بن عمر ثقفی حاکم عراق برای نصر بن سیار استاندار خراسان نوشت تا یحیی را دستگیر نماید. نصر نیز یحیی و یارانش را دستگیر نموده و در غل و زنجیر محبوس ساخته و گزارش آنرا برای یوسف بن عمر نوشت. یوسف نیز شرح حال را برای ولید خلیفه اموی نگاشت، ولی ولید دستور آزادی یحیی و یارانش را داد و پس از آزادی یحیی به سرخس و سپس به بیهقی رفت و با هفتاد نفر به جنگ عمر بن زراره حاکم ابرشهر و ده هزار لشگر او شتافت و در پایان عمرو بن زراره را کشت و بر لشگر او پیروز شد و از آنجا به هرات و از هرات عازم جوزجان ( محلی مابین مرو و بلخ ) شد.
نصر بن سیار حاکم خراسان لشگری را به دفع او روانه جوزجان کرد که جنگ درگرفت. یحیی سه روز و سه شب با ایشان جنگ کرد تا همه یارانش کشته شدند و در پایان کار تیری بر پیشانی او رسید و شهید شد. سپاهیان نصر سر یحیی را جدا نموده و برای ولید فرستادند و بدن او را برهنه بر دروازه جوزجان آویختند و پیوسته بدن او بر دار بود تا حکومت اموی متزلزل و بنی عباس قدرت یافتند.
ابومسلم خراسانی قاتل یحیی و همه کسانی که در قتل او شرکت داشتند به قتل رساند و بدن یحیی را از دار پائین آورده، غسل داد، کفن نموده، برآن نماز خواند و در همانجا او را دفن نمود و تا یک هفته عزای یحیی را به پا نمودند و در آن سال هر کودکی که در خراسان متولد شد نامش را یحیی گذاردند و شهادت یحیی در سال 125 هجری واقع شد.
2- «یحیى بن عبد الله بن الحسن بن الحسن علیه السلام» (او،از امام صادق روایت نقل مىکرد. و از جمله اشخاصى بود که امام به او وصیت کرد تا مشخصا معلوم نشود که موسى بن جعفر، جانشین اصلى امام است. درمورد وصایت به او، ر . ک: ابن ابى الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 15 ص .290) از جمله کسانى بود که در قیام حسین بن على (شهید فخ)، شرکت کرد او پس از شکست این قیام به سوى مشرق گریخت. و همراه با عدهاى از کوفیان به مناطق شمالى ایران(دیلم) رفت. هارون الرشید که به شدت از این حرکتها، هراس داشت به«فضل بن یحیى برمکى» دستور داد تا به هر صورتى شده او را دستگیر کند (همان مدرک، ص .312).
علاوه براین دو مورد سادات دیگری هم قبل سفر امام هشتم؛ به دلایل مختلف به ایران مهاجرت کرده اند،که بررسی دقیق وکامل آن نیازمند فرصتی مناسبتر می باشد.
ارسال
شده توسط مدیر در 89/11/19 10:41 صبح