به نام خدا و با سلام و احترام؛
قطعا خداوند دعای گناهکاران را در صورتی که واقعا توبه کرده باشند استجابت خواهد نمود و امـام عـلـى (ع )  فرمود: گـناهى که پس ازارتکاب آن فرصت گزاردن دو رکعت نماز و طلب عافیت و آمرزش از خدا را بیابم , مراغمگین نسازد.
و اما شرایط استجابت رعا:
خداوند تبارک و تعالی هر دعایی را مقرون اجابت قرار داده است.1ولی برای استجابت شرایطی است که به بیان برخی از آنها پرداخته می‌شود:


الف) تطابق زبان حال و قال
حقیقت دعا آن است که دل طلب و انسان با زبان بیان نماید نه اینکه فقط لقلقه زبان باشد چنانکه انسان و همه موجودات با زبان تکوین او را می‌خوانند و او پاسخ می‌دهد.
“یَسْأَلُهُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ؛ 2  هر چه در آسمان‌ها و زمین است از او درخواست می‌کند. هر زمان او در کاری است.”
این سئوال با زبان ظاهری نیست بلکه به زبان فقر و استحقاق است در نتیجه سئوال فطری همواره با اجابت همراه است.

ملا هادی سبزواری می‌گوید: دعای به زبان استعداد هرگز غیر مستجاب نیست، مگر آنکه دعا فقط لقلقه زبان باشد مانند اینکه کسی در مقام ذکر بگوید: “اللهم ارزقنی توفیق الطاعه و بعد المعصیه” ولی همة جوارح و ارکان وجودش و ملکات رذیله‌ای که در نفس او لانه کرده و حیوان شهوت و خوک حرص و سگ غضب که باطن او را مرتع و چراگاه خود قرار داده‌اند، ندا می‌دهند: “اللهم اخذلنا بالمعصیه” 3

خداوند نیز می‌فرماید: “وَآتَاکُمْ مِنْ کُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ…؛4و از هر چیزی که از او خواستید به شما داد…”

یعنی به زبان استعداد آنچه را از او طلب کنند عطا خواهند شد نه آنچه به زبان آورده شود پس اگر آنچه به زبان آورده می‌شود با زبان استعداد هماهنگ باشد، حتماً مستجاب خواهد بود.
ب) موافقت با حکمت و مصلحت
استجابت حتمی و ضروری است، ولی هرگز به شکل گزافه و خیالی نیست و همواره براساس حکمت و مصلحت خواهد بود. اما حکمت در مورد بشر همان صفت فاعل است از آن جهت که کارش مطابق با نظام علمی و منطبق با نظام خارجی است و بایستی مشتمل بر مصلحت باشد اما در حکمت الهی که فعل او همان نفس خارج است نفس حکمت هم هست و فعلش نیز مشتمل بر مصلحت است اما نه به معنای تبعیت کردن از مصلحت بلکه مصلحت لازمه فعل اوست و از آن جدا شدنی نیست خداوند می‌فرماید: “لا یُسْأَلُ عَمَّا یَفْعَلُ وَهُمْ یُسْأَلُونَ5  کار او مورد سئوال و مؤاخذه واقع نمی‌شود حال آنکه ایشان مورد سئوال قرار می‌گیرند”

پس فعل او عین حکمت و همان مصلحت است و همه مصالح و خیرات و جهات خیر مثل بقیه موجودات مخلوق اوست

بنابر این خداوند مقهور مصلحتی از مصالح نیست و محکوم به حکمی نمی‌باشد پس اگر می‌فرماید: “ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ؛6مرا بخوانید تا اجابت کنم شما را” یعنی اگر حکمت اقتضا کند دعای شما را مستجاب می‌کنم. صاحب مجمع البیان دربارة آیه شریفه “ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ” می‌گوید: یعنی اگر حکمت اقتضا کرد شما را اجابت می‌کنم پس هر دعا کننده بایستی دعای خود را با زبان یا در دل مشروط به مصلحت کند”7
در سوره انعام نیز فرمود: “بَلْ إِیَّاهُ تَدْعُونَ فَیَکْشِفُ مَا تَدْعُونَ إِلَیْهِ إِنْ شَاءَ؛8 بلکه در آن هنگام تنها خدا را می‌خواند تا اگر مشیت او قرار گرفت شما را از سختی برهاند.”
این “ان شاءالله” یعنی این طور نیست که هر خواسته‌ای مستجاب باشد، بلکه آنچه اقتضای حکمت و مصلحت باشد، مستجاب می‌شود.

البته ممکن است دعایی بر اساس حکمت و مصلحت باشد ولی به دلیل عدم همراهی قلب و قال مستجاب نشود. ممکن است کسی بپرسد امر مقتضی حکمت ناگزیر انجام می‌شود. پس چه نیازی به دعا کردن است؟ می‌توان پاسخ داد که دعا خود عبادت است چون اظهار خضوع است و هیچ بعدی ندارد که بواسطه دعا کردن آن مطلب همراه مصلحت شود و بدون دعا مصلحتی نداشته باشد.

ج) همراهی عمل با دعا
بعضی تصور می‌کنند که انسان می‌تواند به عمل پشت کند و با دعا عوامل و اسباب طبیعی را نادیده بگیرد! بعضی دیگر نیز گمان می‌برند که توجه به دعا و توکل به خداوند با توسل به اسباب منافات دارد! اما این تخیل و تصور خلاف حکمت دعایی است که قرآن و سنت بیان می‌کند.
پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین ـ علیهم السلام ـ با اینکه به بهترین نحو اهل توکل، دعا و توسل بوده‌اند اما هرگز عمل و توجه به اسباب عادی را فراموش نکرده‌اند.
قرآن می‌فرماید:”یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَکُمْ فَانْفِرُوا ثُبَاتٍ أَوِ انْفِرُوا جَمِیعًا؛  9 ای کسانی که ایمان آورده‌اید، اسلحه خود را بردارید و به شکل فردی و جمعی برای جهاد کوچ کنید” با آن که می‌دانیم دعای رزمندگان در میدان جنگ مستجاب است. اما امر به تجهیز می‌کند.

پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: “دعا کننده بدون عمل مانند تیراندازی است که کمان او زه نداشته باشد”10 و بدیهی است تیری پرتاب نخواهد شد.

پس دعا باید همراه با عمل باشد تا به هدف اجابت برسد.
امام صادق(ع) می‌فرماید: “چهار شخص هستند که دعایشان مستجاب نمی‌شود: مردی که در خانه نشسته و دعا می‌کند که خدایا به من روزی بده، به او گفته می‌شود: مگر تو را امر به طلب روزی نکرده‌ام؟ و مردی که زن خود را نفرین می‌کند، به او گفته می‌شود: آیا اختیار طلاق را به تو نداده‌ام؟ و مردی که مال خود را ضایع کرده و می‌گوید: خدایا به من روزی بده، به او گفته می‌شود: مگر تو را به میانه روی امر نکردم؟ مگر به اصلاح امورت ترا امر ننمودم؟ اما مردی که مال خود را بدون گرفتن شاهد قرض می‌دهد به او گفته می‌شود: آیا به تو دستور ندادم که در موقع قرض دادن شاهد بگیری؟”11
این روایت اشاره دارد به اینکه اگر کسی دعای خود را همراه با عمل مناسب با دعا نکند دعایش مستجاب نمی‌شود.

خداوند نیز از قول مؤمنان می‌فرماید: “رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنْزَلْتَ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاکْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِینَ؛12 خدایا به آنچه نازل کردی ایمان آوردیم و فرستاده تو را تبعیت نمودیم پس نام ما را در صحیفه‌ اهل یقین ثبت فرما”
این آیه دلالت می‌کند که ایمان و تبعیت رسول خدا (ص) از اعمالی است که بایستی مقدمه شود برای دعا و طلب معیت با شاهدان.

 1.بقره/186.  2.الرحمن/29.  3.السبزواری، هادی، شرح الاسماء الحسنی، ص 112.  4.ابراهیم/ 34.  5.انبیاء/23.  6.غافر/60.

7.الطبری، الفضل بن حسن، مجمع البیان، ج 8 ص 529.  8.انعام/41.  9.نساء/71.  10.بحار الانوار، ج 93 ص 83.  11.الحر العاملی، محمدبن الحسن، وسایل الشیعه، ج 4 ص 1159.  12.آل عمران/53